تردیدی نیست که بارگذاری فعالیتهای صنعتی در حریم تهران علاوه بر اینکه مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، آلودگی آب و خاک و... را بهدنبال دارد سبب افزایش ترافیک و جمعیتپذیری نیز میشود. این در حالی است که بسیاری از شهرهای جهان در سالهای اخیر توانستهاند رویکردی تازه به ساخت کارخانههای در حریم شهرها داشته باشند.
هماکنون شهرهای صنعتی بزرگ جهان با متوقف کردن فعالیت کارخانههایی که در حومه شهرها بودند، علاوه بر تغییر مکان استقرار کارخانهها، بیشتر رویکردی توریستی را برای دستیابی به منابع اقتصادی در پیش گرفتهاند. این در حالی است که همچنان تجاوز به حریم 120 کیلومتری تهران و ساخت کارخانهها در دستور کار شهرهای بزرگ قرار گرفته و این عامل موجب ظهور بحرانهای جدی در شهرهای کشور خواهد شد.
تهران یک ابر شهر است. استقرار کارخانههای بسیار در پیرامون آن موجب شده که این شهر علاوه بر مرکزیت سیاسی و اقتصادی، مرکزی برای حضور جمعیت قابل توجهی شود. پیروز حناچی، استاد دانشگاه تهران با اشاره به این موضوع میگوید: تهران با دارا بودن 21درصد جمعیت کل کشور، حدود 30 درصد سرمایهگذاریهای ناخالص ملی را بهخود تخصیص دادهاست که این امر نشاندهنده تمرکزگرایی در آن است. بر این اساس هر چقدر به این تمرکزگرایی دامن زده شود، بهطوری که اجازه دهیم صنایع بزرگ در این کلانشهر استقرار یابند و سرمایهگذاریهایی از جنس آلاینده افزایش یابند، در حقیقت در جهت افزایش بحران در این شهر حرکت کردهایم.
حناچی به نقض حریم 120کیلومتری شهر تهران با وجود مصوبه هیات وزیران تاکید میکند: با توجه به بحرانی که بر کلانشهر تهران سایه افکندهاست، تنها چیزی که میتواند اندکی تهران را متعادل کند، انتقال سرمایهگذاریهای صنعتی به اقصی نقاط کشور است؛ بهعنوان مثال در جنوب کشور، منطقه عسلویه بزرگترین حجم سرمایهگذاری صنعتی تاریخ کشور را بهخود اختصاص داده و همین امر باعث جذب بسیاری از متخصصان و مهندسان کلانشهرها از سرتاسر کشور شد. این موضوع تا حدودی کاهش
تمرکز گرایی در کلانشهرها را به همراه داشت.
این مهندس شهرساز در ادامه میگوید: رعایت حریم 120کیلومتری شهر تهران یکی از مصوبات مجموعه شهری تهران بود که در مطالعات مجموعه شهری تهران تاکید بسیاری در حفظ این حریم شده بود اما نقض آن مشکلات عدیدهای را بهدنبال خواهد داشت که از جمله آن افزایش حاشیهنشینی، افزایش اسکان غیررسمی اطراف کلانشهر تهران، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و دامن زدن به عدمتعادل در کلانشهر تهران است بهطوری که از آنجا که مسیرهای شمالی منتهی به تهران یعنی شمال غربی، شمال و جنوب و جنوب غربی مملو از ازدحام است درصورتی که زلزلهای در تهران رخ دهد امکان امداد رسانی به ساکنان تهران غیرممکن میشود.
سرنوشت مشترک
تهران سالهاست که در ازدحام کارخانهها قرار دارد. این شهر هرچند در حال حاضر بزرگترین مرکز اقتصادی و صنعتی کشور است، اما ازدحام کارخانهها باعث آلودگیهای بسیاری در این شهر شدهاست. شاید به همین دلیل است که هیات وزیران در سالهای گذشته اقدام به تصویب قانونی کرد که براساس آن استقرار کارخانهها در شعاع 120کیلومتری تهران ممنوع است؛ موضوعی که با گذشت چند سال امروزه چندان مورد توجه نبوده و به بهانههایی مانند ایجاد صنعت پاک همچنان کارخانههای تازهتری در اطراف شهر تهران احداث میشود و اتفاقا در این راه دولت محترم نیز از این امر حمایت میکند. دکتر محمد تقی رهنمایی، استاد دانشگاه تهران از منظری دیگر به نقض حریم 120کیلومتری تهران میپردازد.
وی معتقد است: حریم 120کیلومتری تهران یک مسئله ذهنی است چرا که اگر بهطور ذهنی یک پرگار را در میدان امام خمینی بگذاریم و شعاع آنرا تا 120 کیلومتری اطراف تهران باز کنیم، این شعاع از شمال به دریای خزر و از جنوب به اواسط دشت کویر میرسد و بنابراین حریم 120کیلومتری خودبهخود از سمت شمال و جنوب آن محدودیت دارد و در این مناطق سرمایهگذاری صورت نمیگیرد. این استاد دانشگاه در ادامه افزود: در واقع فقط این حریم درسمت شرق و غرب موضوعیت دارد و از اینرو طرح مسئله حریم شعاع 120 کیلومتری ماهیتا نقاط انحرافی دارد.
در واقع اگر این حریم برای شهرهایی نظیر اصفهان یا تبریز تعریف میشد کاملا موضوعیت داشت و میشد برای دورتادور این کلانشهرها بدون محدودیت حریم تعریف کرد اما شکستن این حریم در شرق و غرب تهران و استقرار صنایع آلاینده در این مناطق مسئله سازهای نیست و بدیهی است که تبعات زیستمحیطی بسیاری را بهدنبال دارد و این صنایع فارغ از تغییر کاربریشان که باعث از بین رفتن فضای سبز و ایجاد اختلال در روند تنفس طبیعی خاک میشوند اثرات تبعی گستردهای را برای کلانشهر تهران بهدنبال دارند.
وی میافزاید: البته ممکن است این صنایع یکسری تمهیدات زیستمحیطی را رعایت کنند و بهعنوان مثال فاضلاب خود را تخلیه کنند و یا بهدلیل نزدیکی به تهران سوخت خود را از مازوت تبدیل به گاز کنند. اما از آنجا که این صنایع در منطقه بارگذاری شده استقرار یافتهاند، اثرات تبعی بسیار برای کلانشهر تهران ایجاد میکنند.
دکتر رهنمایی با اشاره به این اثرات معتقد است: اثرات تبعی افزایش سهم ترافیک، نیاز به مسکن، نیاز به مصرف منابع آبی، به هم خوردن تعادل و توازن کمی میان جمعیت و فضا، افزایش سرانه تراکم و به هم خوردن تعادل طبیعی جمعیت و به هم خوردن اکوسیستم از جمله تبعات استقرار صنایع آلاینده در حریم تهران است.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: سرنوشت صنایع اطراف تهران به هم گره خورده است، بهطوریکه سرنوشت این صنایع جدای از تهران نیست و سرنوشت تهران نیز جدای از این صنایع نیست؛ بهعنوان مثال اگر شهرک قدس یا قلعهحسنخان دارای مشکلی باشد بخشی از سرریز مشکلاتش متوجه تهران خواهد بود و از سوی دیگر نیز بخشی از سرریز مشکلات شهر تهران نیز متوجه شهرک قدس یا قلعه حسنخان است.
رهنمایی همچنین با اشاره به اینکه مجموعهای از مشکلات عدیده، کلانشهر تهران را به یک اردوگاه اجباری کار تبدیل کردهاست تاکید کرد: شهر تهران را نمیتوان با تصویب طرح کنترل کرد، بلکه اداره آن یک راهبرد جدی را میطلبد. همچنان که میدانیم در حال حاضر 36 درصد کارگاههای صنعتی بزرگ کشور در تهران مستقر است و با این حساب جای این سؤال مطرح است که اساسا چه لزومی دارد صنایع پررونق دولتی نظیر صنایع خودروسازی، الکترونیک و... در تهران مستقر باشد؟
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: ضرورتی ندارد تهران در محدوده شهر دارای پالایشگاه باشد، چرا که این پالایشگاهها و صنایع، آلاینده و آزاردهنده و مخل زندگی متعارف شهری هستند و جالب اینکه بیشتر این صنایع آلاینده، دولتی هستند. وی خاطر نشان میکند: برای رهایی تهران از معضلات ناشی از استقرار صنایع آلاینده در حریم شهر تهران نیاز به یک تمرکز زدایی مقتدرانه است.